سامان موحدیراد دومین سالگرد شلیک به هواپیمای اوکراینی با روایتهای تازهای درباره این حادثه همراه بود. حادثهای که از لحظه وقوعش تلاش شد تا آن را نادیده بگیرند، دربارهاش حرف نزنند و تلاش کنند با فرمول همیشگی گذر زمان آن را فراموش کنند. اما مگر میتوان با مرگ ۱۷۶ انسان بیگناه چنین معمولی برخورد کرد؟ مگر میتوان فراموش کرد که در ۱۸ دیماه چه گذشت؟ همه ما میخواهیم بدانیم که چه شد که در ۱۸ دیماه ۱۳۹۸ دستی روی دکمه شلیک موشک رفت. آنهم نه یک موشک که دو موشک. اولی هدف را کاملا ساقط نکرد و دومی کار آن را ساخت. 72 ساعت بعد از حادثه درحالیکه تا آن زمان حداقل هشت مقام یا رسانه خارجی با احتمال یا به یقین از شلیک موشک به هواپیما سخن میگفتند، در ایران تنها چیزی که شنیده میشد، تکذیب بود. بعد از تکذیبهای پیاپی اما چه شد؟ سه روز بعد از حادثه در داخل کشور اعلام شد که دو موشک یک هواپیما را با یک جنگنده یا موشک دشمن اشتباه گرفتهاند و شلیک شدهاند. برای خیلیها گویا همین اعتراف پایان کار بود. اما آیا واقعا بود؟ چگونه میتوان پذیرفت که این پرونده در مسیر درست بررسیاش قرار دارد، درحالیکه به گواه وکلا و شاکیها خواستههای خانوادهها در نظر گرفته نشده است؟ چرا کسی توضیح نمیدهد مسئول اصلی کلیرکردن آسمان کشور چه کسی بود؟ چرا کارش را درست انجام نداد و در عوض این انجامندادن با چه عواقبی مواجه شده؟ چرا فضای برگزاری دادگاه این پرونده چنین غیرشفاف و به دور از حضور رسانههاست که تازه دو سال بعد از حادثه در خلال صحبتهای یکی از خانوادههای داغدار باید بشنویم که اساسا در تشخیص هویت یکی از مهرههای اصلی این پرونده تشکیک وجود دارد؟ اوضاع چنان غیرشفاف و پر از ابهام است که حتی وقتی دو نفر از اعضای خانواده قربانیان مصاحبه ویدئویی انجام میدهند، رسانههای داخلی امکان پرداختن به آن را ندارند. دوربین صداوسیما خیلی محافظهکارانه از میان خانواده قربانیان به سراغ تنها خانوادهای میرود که فکر میکند به دلیل همراهی مواضعش با خطوط قرمز آنها، گزینه مناسبی است. اما حتی آن مادر هم از دردها و رنجهایی که بر او در این دو سال رفته میگوید. بهصراحت میگوید «ما نمیدانیم مخاطبمان در این پرونده کیست». دو سال از این واقعه گذشته است. آدمهای کمی درباره آن بهدرستی و شفافیت حرف زدهاند. اما کوچکترین صحبتهایی که درباره این حادثه منتشر میشود، ابهامات آن را بیشتر میکند. ابهاماتی که جوابی اقناعی میخواهد. نه اینکه در ویدئویی سراسر اشتباه میکروفن را جلوی چند جوان بگیرید و به آنها بگویید بین کشتهشدن ۲۰۰ نفر و چند میلیون نفر کدام را انتخاب میکنید. سالهای زیادی گذشته. اتفاقات دردناک فراوانی روی داده است. چیزی که در پس این سالها هنوز از سوی مسئولان درک نشده، این است که نمیتوان یک «خبر» را پنهان کرد. باید شهامت برخورد با آن را داشت. باید پاسخ اقناعکنندهای برای افکار عمومی داشت. این دردی نیست که گذشت زمان آن را از بین ببرد.
نظرات